مبارزۀ عدم تشدد از گاندی هند تا گاندی سرحد و سرنوشت باشنده گان آن
مهرالدین مشید مهرالدین مشید

 

قسمت دوم

 در سال 1916 حادثه یی در داخل حزب کنگره بوجود آمد که در نتیجۀ آن دو  جناح کنگره یعنی اعتدالی ها و افراطی ها با هم  مصالحه نمودند که نتیجۀ این آشتی سبب تشکیل کنگره در لکنهو در آخر سال 1916 گردید که در واقع معنای احیای کنگرۀ ملی را داشت  و از آن زمان به بعد کنگره بحیث سازمان ملی در هند ظهور نمود ؛  اما باز هم تا ظهور گاندی جی کنگره با تودههای مردم هیچ ارتباط نداشت .

گر چه دو گروه زیر نام اعتدالی ها و فراطی ها جدر از یکدیگر فعالیت میکردند و بعد تر باز هم با یکدیگر متحد شدند ؛ اما هدف ها میان اعتدالی ها و افراطی ها چندان متفاوت نیود ، هر دو خواهان حکومتی خود مختار در داخل امپراطوری بریتانیا بوده و آمادۀ اشتراک در این حکومت بودند . با تفاوت اینکه افراطی ها خود مختاری بیشتر می خواستند . کنگرۀ لکنهو در واقع یک کنگرۀ مختلط هندو و مسلمان بود . رهبران کنگره با طبقات نادار جامعه رابطه نداشتند ؛ اما باز هم در میان آنان رهبرانی مانند "گوپال کریشنا گوکله " بود که با اقشار مختلف هندی رابطه داشت . "تیلک "یک تن از رهبران فداکار اعتدالی که "انجمن خدمتگذاران هند " را تاسیس کرد . او از میان رهبران کنگره تنها کسی بود که رابطۀ نزدیک با فقرا و دهقانان داشت.

چند سال پیش از جنگ جهانی اول گروهی از مسلمانان به ترغیب بریتانیا سازمانی را زیر نام " جامعۀ مسلمانان سراسر هند " (آل ایندیا مسلم لیگ)تاسیس کرده بودند که این سازمان هم به کنگرۀ ملی وصل گردید . در نشست لکنهو بر سر میزان کرسی های کنگره برای هندو ها و  مسلمان ها نیز توافق به عمل آمد که به نام "طرح کنگره - لیگ " معروف شد .

در زمان جنگ اول جهانی رهبران مسلمان هند تحت فشار شدید انگلیس ها قرار گرفتند ؛ زیرا رهبران مسلمان در این جنگ مخالف بریتانیا و هم موافق با هم پیمانان او بودند . ترکیه در این جنگ هم پیمان آلمان بود که رهبران مسلمان هند به گونه یی در پیوند با داعیۀ "خلافت اسلامی" خویش را وفا دار با ترک ها میدانستند که این تمایل خشم انگلیس ها را بر ضد آنان بر انگیخت . چنانکه دو نفر از رهبران بزرگ مسلمانان هند مانند مولانا محمد علی و شوکت علی به نسبت ابراز همدردی با ترکیه که در جنگ در کنار آلمان بر ضد بریتانیا قرار داشت ، در هند زندانی شدند و ابوالکلام آزاد یک تن از رهبران دیگر مسلمانان هند هم بخاطر پیوند و ارتباط با کشور های عربی که بخاطر نوشته هایش در آنجا شهرت داشت ، نیز زندانی گردید .

همزمان با این باز داشت ها در خواست برای حکومت خود مختاری در هند توسعه می یافت . کنگره در برابر طرح " گزارش مونتاگ – چلمسفورد" مخالفت کرد و اصلاحات در آن را ناکافی می شمرد . وزیر امور هند در کابینۀ بریتانیا (چلمسفورد ) که نایب السطنۀ بریتانیا در هند بود ، در آنزمان شخصی به نام "مونتاگ "بود  . برسر این طرح گفت و گوی دامنه داری در میان مردم هند به راه افتاد که لیبرال ها به رغم مخالفت کنگره با طرح مزبور ابراز موافقت کردند . (1)

پس از سال های 1920 – 1922 نهضت عدم همکاری با کنار گذاری خشونت به رهبری گاندی توسعه یافت و در سال 1922 ملغا گردید که سبب اختلافات شدید میان اعضای کنگرۀ  ملی گردید .  در این زمان حزب تازه یی به نام " سواراج پراتی" (حزب استقلال ) تشکیل شد . این حزب اشتراک در شورا های قانونگذاری در هند را می پذیرفت و مدعی بود که می توان این شورا ها را سکویی برای اهداف سیاسی خود قرار داد. در نتیجه اختلافات در درون کنگرۀ ملی سبب گرایش های ناسیونالیستی مذهبی جدا گانه میان هندو ها مسلمانان گردید که در این میان گروۀ سومی هم تبارز نمود که به گفتۀ نهرو تمایلات کامل غیر مذهبی و ناسیونالیستی هندی و اسلامی داشتند . در این زمان مسلمان  در کنگرۀ ملی "نهضت خلافت" را مطرح کردند .

گفتنی است که اصطلا ح ناسیونالیستی از نهرو است که در تاریخ جهان از آن یاد  آوری کرده است ؛ در حالیکه گرایش های دینی جدا از ناسیونالیزم قومی است . در حالیکه گرایش های ناسیونالیستی ریشه در عصبیت های قومی دارد . اطلاق این اصطلاح به گروههای دینی چه هندو و چه مسلمان چندان مناسب نیست . 

در سال 1921 نهضت عدم همکاری شوری را در میان مردم بوجود آورده بود که در موجی از این احساسات مرردم حتی  رهبران کنگره داوطلبانه خواهان زندانی شدن بودند ؛ اما بعد از سال 1922 هوای دیگر در کنگره حاکم گردید . مسآلۀ خلافت از میان رفت و رهبران سیاسی و مذهبی که از اثر جنبش عدم خشونت و همکاری به نحوی منزوی شده بودند ، دوباره مجال فعالیت پیدا کردند . در آنزمان حزب ناسیونالیست سیک ها تاسیس گردید و با تظاهرات و راهپیمایی ها توانستند ،  امتیازاتی چون بدست آوردن زمین های موقوفه و معابد خود را از دولت بریتانیا به دست  آورند ؛ اما اختلافات مذهبی روز تا روز از نفوذ کنگرۀ ملی و سواراج در میان مردم می کاست . درسال 1924 گاندی به دلیل بیماری از زندان رها گردید . وی بعد از رهایی از زندان 21 روز روزه گرفت و با سازماندهی ها و گرد همایی با ابراز سخنان آتشین مردم را به وحدت دعوت میکرد . فعالیت های خستگی ناپذیر گاندی سبب شد که در نتیجۀ آن  کنفرانس های متعدد برای وحدت گروههای سیاسی در داخل هند تشکیل شود و تا فرقه های مختلف را به یکدیگر نزدیک بسازد . در این میان کنگره که نمی خواست از هیچ جناحی حمایت کند حملۀ  تمامی گروهها قرار داشت .  کنگره در این زمان بیشتر مصروف فعالیت های سازمانی و توجه به صنایع روستایی با تودههای دهقانان بود . آمار های رسمی دولت در سال 1922 شمار کارگران هندی را به 20 ملیون ذکر میکردند . در این سال قانون معادن در هند تصویب شد که هدفش حمایت از کارگران تیره روزی بود که در معادن مصروف کار بودند . در سال 1923 قانون غرامت کارگران در هند تصویب شد که طبق آن به کارگران آسیب دیده مقداری پول بحیث جبران خساره پرداخته میشد . با تصویب قا نون سندیکا کارگران هند در  سال 1926 موفق به ایجاد اتحادیه های کار گری شدند . (2)

بعد از تصویب این قانون کنگرۀ سراسری سندیکا های هند تاسیس شد که چندی بعد در سال 1929 به دو گروۀ انترناسیونال دوم   و انترناسیونال سوم  تقسیم شدند که گروۀ اخیرمتاثر از انقلاب بلشویکی روسیه بودند . بعد از جنگ اول جهانی چنین تحولی سراسر  جهان را فرا گرفت و جنبش های  کارگری هند در سال  1929 به دو گروۀ اعتدالی و افراطی تقسیم شدند . (3)

این پیشامد های تاره در هند سبب شد تا حکومت بریتانیا اعلام کند که برای ایجاد یک سلسله اصلاحات درهند هیآتی را به  هند اعزام خواهد کرد ؛  اما گروهها وسازمان های مختلف هندی مانند اعتدالی ها و افراطی ها هر کدام به دلایل مختلف از همکاری خویش را یا این کمیسیون رد کردند . همزمان با این تحولات کنگرۀ ملی هند در دسمبر 1927 در نشست سالیانۀ خود در شهر مدراس این کشور طی قطعنامه یی هدف نهایی خویش را استقلال ملی هند اعلام کرد و در نشست لاهور استقلال کامل بصورت قطعی در برنامۀ مبارزاتی آن تسجیل گردید .

 در سال 1928 کمیسیون پارلمانی بریتانیا جهت بررسی اوضاع عازم هند شد که در برابر تظاهرات تند مردم روبه روگردید . مردم شعار میدادند "سیمون بازگرد" . حکومت تحت حمایت بریتانیا در هند این تظاهرات را به شدت سرکوب نمود که شمار زیادی مردم زخمی شدند .  چند ماه بعد لالا جی یک شخص ممتاز ملی درگذشت که گفته میشد ، علت وفات او ضرب وشتم پولیس بر مردم بود که در جریان تظاهرات صورت گرفته بود .

کنفرانس تمام احزاب هند در سال 1928 برای ساختن قانون اساسی در این کشور دایر گردید . هدف از این کنفرانس تهِیۀ قانونی بود که بتواند پاسخگوی تمامی خواست های مردم هند باشد . کنگرۀ ملی در نشست دسمبر 1928 خود طرح نظیر "دومینون های بریتانیا " را به اساس گزارش نهرو به حکومت بریتانیا پیش کش کرد و هشدار داد که هر گاه تا یکسال پذیرفته نشود ،  کنگرۀ  از هدف نهای خود که همانا استقلال کامل وملی هند است ، فروتر نخواهد آمد . همزمان با این کارگران در تظاهرات صد هزار نفری به مقاومت های خشونت آمیزی دست زدند . با تشدید خشونت ها بریتانیا دست به ساختن محاکمی مانند "مقررات بنگال" را زد که صد ها تن را زندان نمود . مردم حمله بر انبار سلاح  و مهمات بریتانیا در هند نمودند و حکومت بریتانیا با استفاده از این حادثه"بهاگات سینگ" را که یکی از پیشاهنگان این قیام بود ، اعدام نمود . این  شخص در سال 1931 در مجمع  قانونگذاری هند بمب افگنده بود .

گاندی برای جلوگیری ار تلفات بیشتر و کوتاه گردانیدن بهانۀ بریتانیایی ها در اواسط اپریل 1930 مبارزۀ عدم خشونت عمومی را با کمال شدت به جریان افگند . این زمانی بود که هند را بحران شدید اقتصادی فرا گرفته بود . در ماۀ مارچ 1931 پیمان متارکه به نام "پیمان گاندی   - ایرون " با موافقت موقتی کنگره به اجرا در آمد . گاندی بعد از بازگشت از کنفرانس میز گرد لندن که درسه ایالت هند حالت احضارات از سوی انگلیس ها اعلام شده بود ، بازهم در واکنش به جمع آوری مال اجارهها و مالیات که از سال های قبل شدید تر وضع شده بود ، فرمان نافرمانی را در برابر حکومت بریتانیا اعلام نمود . بعد از آن نوعی مقررات فوق العاده در هند وضع شد که قدرت دولت را با تمام خشونتش نمایان گردانید . حکومت بریتانیا برای سرکوب جنبش عدم خشونت از هیچ دسیسه یی خود داری نمیکرد . در این مدت تودههای ملیونی دهقانی هند به کنگره پیوستند و  همزمان به آن حرکتی تدریجی به سوی سوسیالیسم در درون کنگره قوت میگرفت . کنگرۀ ملی در 1931 در کراچی تشکیل جلسه داد و با صدور قطعنامه یی خواستار حقوق و آزادی های دموکراتیک و همچنین خواهان  به رسمیت شناختن حقوق اقلیت ها بوسیلۀ حکومت بریتانیا شد . جنبش عدم خشونت با حدت تمام تا سال 1934 ادامه یافت و در این مدت رهبرای کنگره رندانی شدند و سازمان های وابسته به کنگره غیر قانونی اعلام گردیدند . اوضاع چنان به وخامت گرایید که رهبران کنگره ناگزیرشدند تا به نافرمانی عمومی مدنی بصورت رسمی از سوی این کنگره پایان بدهند . در سال 1935 پارلمان بریتانیا "قانون حکومت هند" را تصویب نمود که حیثیت قانون اساسی تازه را برای هند داشت . (4) این قانون  به شماری ایالت های هند حق خود مختاری را میداد که با مخالفت شدید کنگرۀ ملی مواجه گردید . در اوایل سال 1937 بخش خود مختاری یعنی "قانون حکومت هند" یه اجرا در آمد . برای تشکیل حکومت های ایالتی انتخابات آغاز شد و کنگره به رغم مخالفت با این قانون در انتخابات سهم گرفت . کنگره توانست تا در هفت ایالت مهم و بزرگ مانند ممبی ، مدراس ، ولایات متحده ، بیهار ، ولایات مرکزی ، اوریسا ، وایالت مرز شمال غربی کابینه هایی تشکیل بدهد  که وزیران کنگره درآن حضور داشتند . هم چنین در ایالت اسام یک کابینۀ ایتلافی با شرکت وزیران کنگره تاسیس شد . کنگرۀ ملی تنها در ایالت ینگال و پنجاب نتوانست وزیری داشته باشد . در موازات این رویداد ها کشور برما توانست که جنبش های عدم خشونت را پشت سر گذاشته  و بعد قبول فشار های زیاد از سوی بریتانیایی ها ، بالاخره در سال 1937 از هند  جدا گردد  که یک مجمع قانونگذاری شبۀ حکومت های ایالتی هند در آنجا بوجود آمد .

 






October 20th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي